ஜ۩۞۩ஜ طالع بيني و فال گيري 웃 .ஜ۩۞۩ஜ
♥ 웃 .ஜ۩۞۩ஜقــ-ـــروقــ-ــاطـ-ــيــ-ــஜ۩۞۩ஜ ღ♥ ...
♥ 웃 .ஜ۩۞۩ஜقــ-ـــروقــ-ــاطـ-ــيــ-ــஜ۩۞۩ஜ ღ♥ ...
درباره وبلاگ


در اين وبلاگ در مورد يه چيز خواصي نوشته نميشه بلكه در مورد مباحث مختلف بحث ميشه و اميداواريم از ديدن و خوندون اونا بهره لازمو بگيرين م يادتون نظره نظرهاتون هر چي پيشنهاد و انقاد دارين برامون بفرستين ممنون



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 82
بازدید ماه : 82
بازدید کل : 15876
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

آرشيو وبلاگ
دی 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 19:31 :: نويسنده : ஜ۩۞۩ஜ♥يه دوست♥ஜ۩۞۩ஜ

طالع بینیهزاران سال پیش آسمان شب برای مردم نسبت به امروز اهمیت بیشتری داشت. آنها نقوش به‌هم ریخته ستارگان را به‌عنوان تصویری از جهان زمینی می‌پنداشتند و نام اشیا و قهرمانان افسانه‌ای و بیش از هرچیز جانوران موردعلاقه و احترام خود را به این نقوش آسمانی می‌دادند. علاوه براین، آنها به فرایندهایی که در آسمان شکل می‌گرفتند هم توجه می‌کردند. آنها مشاهده می‌کردند چگونه ماه به طور منظم و به تناوب تغییرشکل می‌دهد و این نکته را دریافتند که تعدادی از ستاره‌های درخشان متفاوت از اغلب ستارگان دیگر حرکت می‌کنند و آنها را ستاره‌های مهاجر و سیاره‌ها نامیدند و با اشتیاق می‌خواستند بدانند که این بازی‌های آسمانی منحصربه‌فرد چه معنا و مفهومی برای آنها می‌تواند داشته باشد. به عنوان مثال مصریان از زمان خیلی قدیم رابطه قابل اعتمادی میان پدیده‌های آسمانی و فرایندهای زمینی یافته بودند. این گونه بود که طالع‌بینی به وجود آمد، شبه علمی که در آن انسان براساس وضعیت ستارگان به ظاهر می‌تواند آینده را پیشگویی کند. آنچه ما امروز به عنوان طالع‌بینی یا علم ستاره‌خوانی می‌شناسیم، ریشه تاریخی‌اش به راهبان بابلی در دوران باستان برمی‌گردد. یونانیان و سپس رومیان دانش و آگاهی خود را در این‌باره از بابلی‌ها به دست آوردند و آن را توسعه دادند. به هرحال در دوران باستان طالع‌بینان یا منجمان تنها به پیشگویی سرنوشت شاهان می‌پرداختند اما از حدود ۲هزار سال قبل به تعبیر و تفسیر آینده مردم عادی نیز پرداختند. آنها برای این کار آنچه را که اصطلاحا طالع‌نما نامیده می‌شد و در آن وضعیت سیاره‌ها در لحظه تولد شخص کشیده شده است را تهیه می‌کردند و بعد از آن، براساس حرکت ستاره‌ها سعی می‌کردند آینده فرد را پیش‌بینی کنند.

دلیلی به نام تنبلی

یکی از علل رواج طالع‌بینی و فالگیری در عصر حاضر این است که انسان امروزی نسبت به انسان‌های دوران گذشته تنبل‌تر شده است. یکی دیگر از این علل، احساس تنهایی است که گریبان قسمت عمده‌ای از مردم روی زمین را گرفته است و یکی دیگر از این عوامل تلقین است. تنهایی، ناراحتی خیال، توانایی نداشتن در ایجاد رابطه با دیگران، نیاز به پیشرفت و موفقیت در کار، حل مسائل عشقی، عاطفی و زناشویی باعث می‌شود گاه افراد تحصیلکرده و روشنفکر هم تحت القائات دیگران دست به دامان این مسائل شوند و نداشتن قدرت و توانایی خود را برای حل مشکلات به این صورت ابراز دارند. درواقع به همان نسبت که مشکلات فردی و اجتماعی انسان زیاد شده به همان نسبت هم از میزان صبر و وقت او کم شده است و می‌خواهد به هرنحوی که شده راه‌حلی برای مشکلاتش بیابد.

علم طالع‌بینی یا هنر سرکیسه کردن؟

طالع‌بینی در گذشته به عنوان علمی غیرقابل انکار وجود داشت و این علم شاخه‌های مختلفی مثل تعبیرخواب و پیشگویی آینده جهان را دربرمی‌گرفت. همانطور که در داستان‌هایی به نقل از قرآن کریم و احادیث آمده که پادشاهان یک عصر توسط ستاره‌شناسان دربار از نابودی حکومت خود اطلاع پیدا می‌کردند. مثل تولد حضرت موسی‌(ع)که فرعون بعد از شنیدن این پیشگویی دستور داد، همه کودکان پسری که به دنیا می‌آیند را بکشند. همین‌طور منجمان در مورد ولادت پیامبران دیگر هم پیشگویی‌های دقیقی داشته‌اند که به هیچ‌عنوان نمی‌توان نقصی در آنها یافت و این حقایق را زیرسؤال برد و آن را انکار کرد. اما چیزی که اکنون درباره آن بحث می‌کنیم کسب و کار عده‌ای است که به نام طالع‌بینی مردم را سرکیسه می‌کنند و این افراد بدون تفکر زندگی خود را به آن می‌سپارند. در حالی‌که این علم نیاز به درجه بالایی از دانش و عرفان و خودساختگی دارد که کسی هم به این مرتبه رسیده باشد بعید است که توانش را برای سرگرمی و پول در آوردن هدر دهد، بنابراین پیشگویی‌ها و طالع‌بینی‌هایی که در حال حاضر باب شده و روبه گسترش نیز هستند را نمی‌توان علمی دانست و به آن اعتماد کرد.

نمی‌شود همه پیشگویی‌ها را رد کرد

فال و طالع‌بینی موضوعی است که همه ما کم و بیش با آن سروکار داشته‌ایم و سؤالات زیادی در این رابطه بی‌پاسخ مانده که: آیا فال فقط یک سرگرمی است؟ طالع‌بینی علم است یا خرافات؟ چرا بعضی‌ها به طالع‌بینی اعتقاد ویژه دارند؟ پدیده فال و طالع‌بینی در دوران مختلف و اقصی نقاط جهان به گونه‌ای مختلف وجود داشته و دارد مثل فال بودا در هند، فال ای- چینگ در چین و فال قهوه از جمله فال‌های معروف جهانی هستند که جزو اسناد تاریخی سرزمین‌شان به‌شمار می‌آیند. در کشور ما هم فال حافظ از احترام و اعتبار ویژه‌ای برخوردار است. درواقع فال و طالع‌بینی روش‌هایی هستند برای شناخت آینده و به این دلیل افراد به آنها روی می‌آورند که از اتفاقی که در آینده ممکن است رخ بدهد باخبر شوند. اما باید به این باور برسیم که تخته سیاهی در آسمان نیست که آینده ما را در آن نوشته باشند و سرنوشت ما به دست خود ما نوشته می‌شود چنانچه در قرآن کریم آمده است که سرنوشت هر قوم در دستان خود آن قوم است. ما معتقدیم آینده نوشته نشده، سرنوشت و تقدیر هم اکنون درحال نگارش است، پس کسی نمی‌تواند از آنچه نوشته نشده به ما خبری بدهد. ولی از جهت دیگر نمی‌توانیم منکر پیشگویی‌های بزرگ تاریخ بشری هم، شویم. درواقع این مسائل را نمی‌توان به‌طور کلی رد کرد ولی اثباتش هم بسیار مشکل است. اگر مثبت‌اندیش باشیم، می‌توان آن را جزء فراعلم قرار داد و اگر منفی‌نگر باشیم بگوییم خرافاتی بیش نیستند.

استفاده‌ای که می‌توانید از طالع‌بینی بکنید

نکته مهم در مورد طالع‌بینی و فال این است که هنگام فال گرفتن می‌توانیم بفهمیم چیزی را که در ذهن داریم قابل اجراست یا خیر و اگر طالع ما بد بود چه کنیم؟ بسیاری افراد وقتی طالع‌شان بد می‌آید از خواسته خود انصراف می‌دهند. مثلا اگر برای قبولی در کنکور نیت می‌کنند و بد می‌آید و آن وقت می‌گویند، پس درس خواندن دیگر بی‌فایده است چون رد شدن خود را حتمی می‌دانند. اما باید باور داشته باشیم طالع‌بینی تقدیر ما نیست و وقتی بد شد باید خوشحال باشیم که از ناخودآگاه خود با خبر شدیم و دانستیم آرزوی ما با باورهای درونی ما در تضاد هستند. پس وظیفه ما این است که باور خود را تغییر دهیم نه اینکه از آرزوی خود دست بکشیم، مگر آنکه آن خواسته برای ما اهمیت چندانی نداشته باشد. ولی اگر اهمیت دارد وظیفه داریم باورهای خود را نسبت به چیزی که برای ما بد آمده، تغییر دهیم. همچنین اگر طالع ما خوب بود باید بدانیم که بیان می‌کند تصویر ذهنی ما درست است و تا زمانی که این تصویر ذهنی ماست رخداد دلخواه ما انجام می‌شود و اگر تغییر کند آینده هم تغییر می‌کند. در هرصورت انسان باید به خدای بزرگ و متعال توکل کند و سپس از تحمل و منطق خود استفاده کند تا بتواند بهتر تصمیم بگیرد و از عواقب اعتماد به طالع‌بینی چه خوب باشد چه بد در امان بماند.

چرا آدم‌ها طالع‌بینی را دوست دارند؟

۱- از دیدگاه روانشناسی طالع‌بینی جاذبه‌ای بسیار قوی به شمار می‌رود، زیرا درباره شخصیت و طبیعت افراد بحث می‌کند، بنابراین به موضوع جالبی برای سرگرمی افراد تبدیل می‌شود.

۲- طالع‌بینی را می‌توان راه فرار مناسب برای افرادی دانست که می‌خواهند به هر نحوی شده از تصمیم‌گیری شانه خالی کنند و از طالع‌بینی به عنوان کمکی برای تصمیم‌گیری استفاده کنند. درواقع آنها هر تصمیمی را بهتر از بی‌تصمیمی می‌دانند و طالع‌بینی کمک می‌کند تا آنها تصمیمی بگیرند حتی اگر به ضررشان باشد.

۳- بعضی افراد هرگاه با سؤال گیج‌کننده‌ای مواجه شده‌اند و نتوانستند به طور منطقی و ساده به آن پاسخ دهند به طالع‌بینی مراجعه می‌کنند. مثلا آیا ازدواج این ۲نفر حتما موفق خواهد بود؟ آیا آغاز یک کار تجاری با موفقیت همراه خواهد بود؟ یا سؤالاتی از این دست که فکر می‌کنند فقط طالع‌بینی می‌تواند به آنها جواب دهد.

۴- کسانی که در زمینه طالع‌بینی فعالیت می‌کنند بیشتراوقات خود را در موقعیتی رازآمیز می‌بینند. موقعیتی ویژه که با علوم غریبه در ارتباط است. آنها از علائم عجیب استفاده می‌کنند، جدول‌های نجومی را به کار می‌گیرند و همواره احساس می‌کنند بر نیروهایی احاطه دارند که برای علم ناآشناست. این مسائل برای دیگران جاذبه دارد و آنها را به خود جذب می‌کند.

۵- از همه مهم‌تر علتی که موجب می‌شود طالع‌بینی رشد فراوانی پیدا کند در یک کلمه خلاصه می‌شود و آن «پول» است. طالع‌بینان حرفه‌ای از راه‌های گوناگون به کسب پول می‌پردازند و همان‌طور که بسیاری از رسانه‌ها و روزنامه‌ها تضمین فروش روزانه خود را مرهون ستون طالع‌بینی می‌دانند. به این ترتیب طالع‌بینی در دنیای امروز به تجارتی سودآور تبدیل شده است که نفرات اصلی آن راهکارهای زیادی می‌اندیشند تا بتوانند همچنان درآمد کسب کنند.

شما اشتباهات طالع‌بین‌ها را فراموش می‌کنید

این قضیه قابل انکار نیست که انسان‌های زیادی هستند که اعتقاد دارند فال و طالع آنها کاملا صحیح است. آنها برای کارهای عادی و روزمره خود به پیشگویی‌ها روی می‌آورند و براساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند اما آنها با این کارشان مرتکب اشتباه می‌شوند. به عنوان مثال اگر کسی به شما بگوید که امروز پول زیادی به دست خواهید آورد و بعد از ساعتی شما پولی روی زمین پیدا کردید این می‌تواند دلیل این باشد که پیشگویی او درست بوده. بعضی طالع‌بینی‌ها می‌گویند امروز دوست‌ قدیمی‌تان با شما تماس می‌گیرد و برای رفع مشکل خود به کمک شما احتیاج دارد؛ آیا واقعا در آن روز دوست‌ قدیمی‌تان با شما تماس گرفته است؟ یا می‌گوید شما امروز عشق خود را پیدا می‌کنید؛ آیا واقعا شما در آن روز عشق خود را پیدا کرده‌اید؟ به بیان دیگر چه تعداد از پیشگویی‌هایی که می‌شود برای شما به حقیقت می‌پیوندد و چه تعداد از آنها اشتباه از آب درمی‌آید؟ درواقع بسیاری از افراد سعی می‌کنند پیشگویی‌های درست را به یاد داشته باشند و آنهایی که اشتباه بوده را فراموش کنند، اعتماد و اعتقاد به طالع‌بینی می‌تواند خطرناک و آسیب‌رسان باشد، زیرا باعث می‌‌شود انسان‌ها به جهان معقولانه نگاه نکرده و از توانایی خود برای ساختن زندگی‌شان استفاده نکنند.

فال و تاثيرات آن در زندگي ....

 

این روزها انگار فال و فالگیری و نظایر این‌ها رونق زیادی پیدا کرده‌اند، افراد زیادی هستند که به فالگیرها مراجعه می‌کنند و حرف‌های آن‌ها را در زندگی‌شان به کار می‌بندند و این‌ کارها از میل آدم‌ها به کشف بیشتر نشات می‌گیرد، در واقع در طول تاریخ همواره آدم‌ها به‌دنبال کشف بوده‌اند‌؛ کشف خودشان، زندگی و آینده‌شان. آن‌ها دوست دارند درمورد خودشان اطلاعات مفیدی را به‌دست آورند، مثلا هرجا کتاب‌هایی یا تست‌هایی درباره خودشناسی و زندگی آینده وجود دارد کنجکاو و علاقه‌مند می‌شوند که ببینند چه چیزی می‌توان در آن یافت یا اگر در یک مهمانی با یک روان‌شناس برخورد کنند خیلی علاقه‌مند می‌شوند که درباره خودشان با او صحبت کنند و نظر او را بدانند و در حالت افراطی نیز به فالگیر و امثال این‌ها مراجعه می‌کنند تا از آینده خبر‌دار شوند. اما چه حالتی در این میان بیماری است؟

ترس از اتفاقات

همیشه پشت رفتار فرد باور‌هایی وجود دارد که باعث به‌وجود آمدن رفتار خاص‌ می‌شود. آدم‌ها می‌خواهند درباره آینده اطلاعات به‌دست آوردند تا بتوانند رفتارهای خودشان و اتفاقات را پیش‌بینی کنند و به همین دلیل است که سراغ کتاب‌های طالع‌بینی، فال و… می‌روند. اگر بتوانید باورهای پشت رفتار را بشناسید و بدانید که آیا آن باور درست است یا نه، می‌توانید درباره رفتار هم قضاوت کنید. کسی که باورش این است و فکر می‌کند که می‌تواند همه چیز آینده را کنترل کند و اتفاقات را طبق میل خود پیش ببرد و از اتفاقات ناگوار می‌ترسد، به‌طور طبیعی به سمت تلاش برای پیش‌بینی کردن آینده می‌رود.

در این خطاها غرق نشوید

در روان‌شناســی شنــاختی (شناخت‌درمانی) مبحثی به نام خطاهای شناختی داریم که می‌گوید؛ در ذهن‌ آدم‌ها یک خطاهایی وجود دارد و یکی از این خطاها «پیشگویی» است، یعنی آدم‌ها از قبل و پیش از آن‌که اتفاقی برای‌شان بیفتد بدون هیچ دلیلی چیزهایی را درباره اتفاقات آینده می‌گویند. نمونه‌ این خطاها همان قضاوت کردن درباره دیگران است. نباید در این خطاها غرق شد، استفاده از راه‌های چون فال‌قهوه و طالع‌بینی و. . . هم می‌تواند نمونه‌هایی از این خطاها باشد.

ریشه ترس‌ها

یکی از دلایلی که افراد به پیشگو مراجعه می‌کنند این است که می‌خواهند تلاش کنند تا زندگی آینده‌شان را به میل خودشان بسازند چون نگران هستند و از آینده می‌ترسند، این‌گونه افراد باید از خود بپرسند، نگران چه هستند تا شاید بتوانند ریشه ترس‌های خود را پیدا کنند. مسلما وقتی فردی به‌دنبال فال و پیشگویی و… می‌رود، معمولا آن آرامش حقیقی را در دنیای درونی خود تجربه نمی‌کند، چنین افرادی روحی ناآرام دارند و برای تسکین خود سراغ چنین روش‌هایی می‌روند اما متاسفانه با این روش‌ها هم آرام نمی‌شوند و حتی بیشتر آسیب می‌بینند اما چون کسانی که آرامش دارند و زندگی را با همه اتفاقات خوب و بد آن قبول کرده‌اند، آنقدر خود را توانمند می‌بینند که درصورت وقوع اتفاقات مختلف در زمان مناسب واکنش نشان دهند و سراغ پیشگو، فال و… نمی‌روند.

جای خالی معنویت

آدم‌هایی که تمام امورات‌شان را با فال و پیشگویی و… می‌گذرانند در زندگی‌شان جای چیزی خالی است و می‌خواهند به طرق مختلف به این احساس خلأ پاسخ دهند. در واقع این آدم‌ها آن اعتماد لازم را به‌خود ندارند که بتوانند در موقعیت‌های مختلف رفتار مناسب داشته‌باشند تا بتوانند مسائل‌شان را حل کنند و از پس آن‌ها بربیایند یا حتی از دیگران کمک بگیرند. آن‌ها این اعتماد را به‌خود ندارند و حتی در یک نگاه وسیع‌تر آن‌ها توجه نمی‌کنند که در زندگی اگر تمام تلاش‌شان را هم بکنند اما در یک جایی دیگر کاری از دست آن‌ها برنمی‌آید و باید به قدرت الهی توکل کنند و همه چیز را به او بسپارند. پژوهش‌های مختلف هم نشان‌داده‌اند وقتی معنویت در زندگی آدم‌ها جریان پیدا کند می‌تواند آثار مختلف و مثبت داشته باشد.

تحصیلکرده‌ها هم فال می‌گیرند؟

آدم‌های تحصیلکرده بسیاری وجود دارند که به سراغ روش‌هایی چون فال و پیشگویی و… می‌روند اما چرا؟ زمان‌هایی برای آدم‌ها فال، پیشگویی و چیزهایی شبیه این، تنها جنبه خنده و تفریح پیدا می‌کند. من بارها مراجعانی تحصیلکرده و اهل‌کتاب داشته‌ام که به‌عنوان تفریح سراغ کتاب‌های طالع‌بینی، فال و… می‌رفتند اما وقتی با همین آدم‌ها مشاوره می‌کنم وذره ذره پیش می‌رویم، می‌بینم که در جایی حرف‌های فالگیر و نگرش‌هایش روی آن فرد و تصمیم‌گیری‌هایش تاثیر گذاشته‌است. این‌گونه آدم‌ها فراموش می‌کنند، خودشان قوه تفکر و اندیشه‌ای دارند و می‌توانند با فکر، تحلیل و سنجیدن شرایط تصمیم بگیرند. این‌که کسی از توانایی درست فکر کردن برخوردار باشد لزوما با تحصیلات بالا به‌دست نمی‌آید. نوع نگرش اینگونه آدم‌ها ایجاب می‌کند که برای اتفاقات زندگی به‌دنبال سریع‌ترین راه‌حل‌ها باشند و به جای این‌که خودشان قدمی بردارند و تصمیم بگیرند به‌دنبال کسی می‌گردند که راه درست را به آن‌ها نشان دهد و در نتیجه به‌دنبال راه‌هایی ساده فال و پیشگویی و… می‌روند.

کف‌بینی علمی نیست

اگر قرار بود از طریق کف دست زندگی آدم‌ها خوانده شود، تمام کتب و نظریه‌های روان‌شناسی به این سمت می‌رفتند و همه دنیا از این معجزه استقبال می‌کردند اما با خود فکر کنید چرا کف‌بینی و فال و نظایر آن‌ها جزو هیچ‌کدام از رشته‌های علمی نیست یا هیچ‌کتاب یا کنفرانس یا سمینار علمی در این زمینه وجود ندارد؟ چون هیچ منبع علمی در این زمینه وجود ندارد. وقتی فردی مبنای زندگی‌اش را بر یک‌سری گفته‌های غیرعلمی می‌گذارد احتمال این‌که با موقعیت‌های خطرناک یا شکست مواجه شود خیلی زیاد است.

زن و شوهری که با فال ازدواج کردند!

زوجی را سراغ داشتم که زمانی که می‌خواستند برای ازدواج با هم تصمیم بگیرند به جای آن‌که سراغ روش‌های علمی بروند، به فالگیر و پیشگو مراجعه کرده ‌بودند تا او به آن‌ها بگوید که آیا زندگی آن‌ها خوب خواهد بود یا نه و از آن جا که فالگیر هم به‌دنبال نفع شخصی خود بود‌ه‌ است، به آن‌ها گفته زندگی خوبی خواهند داشت و چند توصیه هم کرده بود اما این زوج بعد از ۲ سال به‌شدت باهم مشکل پیدا کرده بودند و هرچه تلاش می‌کردند نمی‌توانستند مسائل‌شان را حل کنند. اگر این زوج به جای این‌که قبل از رسیدن به مشکل و در همان زمان ازدواج به جای مراجعه به فالگیر به مشاور و متخصص در این زمینه مراجعه می‌کردند، تفاوت‌های‌شان را بهتر می‌دیدند و آگاهانه‌تر برای ازدواج تصمیم می‌گرفتند.

خانم‌ها بیشتر فال می‌گیرند؟

آمار دقیقی وجود ندارد که خانم‌ها بیشتر فال می‌گیرند یا آقایان ولی اگر بخواهیم به تجربه‌ها نگاه کنیم خانم‌ها بیشتر از آقایان به سمت فال‌گیری و پیشگویی و… می‌روند اما چرا؟ خانم‌ها ارتباطات بیشتری با هم دارند و بیشتر هم ارتباط کلامی برقرار می‌کنند از طرف دیگر خیلی تلاش می‌کنند زندگی خوب و با ثباتی داشته باشند زیرا آرامش زندگی خیلی مهم است اما آقایان ساده‌تر نگاه می‌کنند. آن‌ها به خاطر ارتباطات کلامی کمتر و حتی گزینشی‌تر وارد بسیاری از مسائل نمی‌شوند و در سطح خاصی ارتباط‌شان را نگه می‌دارند ولی نمی‌توان حکم کلی داد و من بارها بارها آقایانی را دیده‌ام که به‌شدت به فال و پیشگویی عقیده داشته‌اند البته این موضوع به تحصیلات و نوع باور و فرهنگ نیز بستگی دارد.

راهی برای فرار از اضطراب

نمی‌توان گفت همه افراد افسرده اهل فال و پیشگویی هستند ولی خیلی از افراد افسرده و مضطرب به چنین راه‌‌حل‌هایی متوصل می‌شوند. از آن‌جا که افسرده‌ها معمولا با اضطراب‌ و ترس‌هایی، بیماری‌شان آغاز می‌شود وخودشان را در حل مسائل زندگی ناتوان می‌بینند و در نتیجه برای حل مشکلات‌شان سراغ فالگیر و پیشگو می‌روند. زیرا تجربه‌های ناموفق فراوانی که داشتند این احساس را به آن‌ها می‌دهد که خودشان نمی‌توانند تصمیم بگیرند و در نتیجه همه چیز را رها می‌کنند.

روان‌تان را به هرکسی نسپارید

هیچ کنترل خاصی روی فالگیرها و افراد مانند آن‌ها نیست، هیچ نظارتی بر گفته‌های آن‌ها وجود ندارد، آن‌ها هیچ علم تاییدشده‌ای ندارند و… به همه این دلایل ما نباید مهم‌ترین بخش وجودی‌مان یعنی روان‌مان را در اختیار آن‌ها قرار دهیم تا هرچه می‌خواهند بگویند و وارد ذهن و روان ما کنند. همان‌طور که از جسم‌مان محافظت می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم کسی به آن آسیب بزند، باید از روان‌مان هم محافظت کنیم و اجازه ندهیم هر کسی هر چیزی را وارد آن کند. آیا در مورد جسم خودمان حاضر هستیم به هر پزشکی مراجعه کنیم یا این‌که تنها به‌دنبال پزشکان متخصص و با تجربه می‌گردیم؛ با زندگی و دنیای درون خودمان هم باید به همین روش برخورد کنیم و اجازه ندهیم هرکس وارد آن شود و تصمیم بگیرد. آیا برای دردهای جسمی به فالگیر مراجعه می‌کنید که بخواهید برای درد‌‌های روحی و روانی او مشکل‌تان را حل کند؟

وقتی خودشان را قبول ندارند

آدم‌هایی زندگی خودشان را برپایه فال و فالگیری و امثال آن می‌گذارند که خودشان، خودشان را باور ندارند، خودشان را نمی‌توانند تایید کنند و منتظرند دیگران به آن‌ها تایید بدهند. در درون خود این آدم‌ها فضای مثبتی وجود ندارد و به همین دلیل به‌دنبال کسی هستند که این فضا را به آن‌ها بدهد.

چقدر فال و فال‌بینی منجر به اختلاف بین زوج‌ها می‌شود

بسیار زیاد دیده‌ام که این مقوله فال‌و‌فالگیری اختلاف‌هایی را بین زن و شوهر به‌وجود آورده‌است، چون متاسفانه یکی از راه‌هایی است که زوج‌ها استفاده می‌کنند. البته این روزها بسیاری از زوج‌ها متوجه شده‌اند که راه‌های دیگری هم برای حل اختلاف وجود دارد. حتی آقایی را می‌شناسم، برای این‌که بفهمد همسرش او را دوست دارد یا نه به فالگیر مراجعه کرده‌بود، درصورتی که به راحتی می‌توانست با همسرش صحبت و مشکل را حل کند.

مشکلات شخصیتی

یکسری از اختلالات روان‌شناختی هستند که افراد مبتلا به آن به سمت فال‌گیری و باورهای خاص می‌روند، برای مثال اختلال پارانوئید(سوءظن) یا توهم و هذیان می‌تواند به این سمت برود، آن‌هایی که اضطراب را تجربه می‌کنند ممکن است به این سمت بروند و… متاسفانه افرادی که غرق در فالگیری هستند خودشان را آنقدر موجه می‌دانند و راه‌شان را درست می‌دانند که دلیلی نمی‌بینند به متخصص مراجعه کنند. این افراد همه زندگی خود را بر فال‌وفالگیری قرار داده‌اند و کاملا روند عادی زندگی‌شان مختل شده‌است. اصولا ما در روان‌شناسی می‌گوییم هر چیزی که کارکردهای مهم زندگی را به هم ریخته ‌باشد و باعث شده‌باشد که ابعاد مختلف زندگی تحت‌تاثیر قرار بگیرد جای سوال دارد و باید بررسی شود و می‌تواند به‌عنوان بیماری مطرح شود.

آن‌هایی که شجاعت قبول مسئولیت ندارند

قضیه فال و فالگیری در زمان تصمیم‌گیری‌ها خیلی مطرح می‌شود؛ آدم‌ها در این موقعیت برای این‌که خودشان مسئولیت به‌عهده نگیرند، تصمیم‌گیری را برعهده فرد دیگری می‌گذارند. فردی را می‌شناختم که شخص بسیار توانمندی و شایسته‌ای بود، فالگیری به او گفته‌بود، در آینده به جایی می‌رسد که خوب نمی‌تواند انتخاب کند و یک آدم پیر در اقوام به او کمک خواهد کرد. این فرد هر جای زندگی به مشکلی برمی‌خورد با خود می‌اندیشید این همان مشکلی است که نمی‌تواند حل کند و در نتیجه تمام زندگی‌اش را سپرده بود به خانواده‌که همین باعث شده‌ بود، خانواده‌ در زندگی‌اش مداخله کنند. آیا این تفکری اشتباه نیست که همه توانایی‌های‌مان را کنار بگذاریم و نگران آینده باشیم. او به همین طریق قدرت تفکر و تصمیم‌گیری خود را از دست داده‌بود.

وقتی ناآگاهی و خرافات رنج را افزون می‌کنند

زوجی را می‌شناختم که می‌خواستند با هم ازدواج کنند، مادر پسر برای مطمئن‌شدن به فالگیری مراجعه کرده‌ و همان حرف‌ها باعث به‌وجود آمدن اختلاف شده‌ بود، چون حرف‌هایی زده‌بود که درباره عروس صحت نداشت و درنتیجه سوءتفاهم‌ها و این حرف‌ها همه چیز خراب شد، درحالی‌که این زوج از نظر شخصیتی به هم شبیه بودند و می‌توانستند زندگی خوبی داشته‌باشند ولی به واسطه نگرش غلط مادر و نگرانی‌های بی‌اندازه او همه چیز خراب شد. هر روش زمانی خوب است که برای زندگی ما موثر باشد، روان ما را شادتر کند، آرامش بیشتر و احساس‌ بهتری به ما بدهد نه این‌که حال‌مان را بدتر کند و نگرانی‌های‌مان را افزون‌تر. باید یادآور شد بیشتر رنج ما در زندگی ناشی از ناآگاهی‌هاست، در زندگی به خاطر تصمیم‌های ناآگاهانه و نابجایی که می‌گیریم رنج می‌بریم اما می‌خواهیم مرتب همه تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم و بگوییم آن‌ها مقصر هستند و از زیر مسئولیت شانه خالی کنیم.

به آنچه دوست دارید فکر کنید

فکرهای‌ درون ذهن ما انرژی دارند و این انرژی تنها در کاسه‌سر باقی نمی‌ماند بلکه در سراسر هستی پخش می‌شوند. نظریه‌ای به نام جهان‌های موازی وجود دارد که می‌گوید ما به همه ابعاد هستی وصل هستیم، اگر هستی را یک صفحه شطرنجی درنظر بگیریم، ما در نقطه‌ای از این صفحه شطرنجی هستیم و از طریق خطوط ‌صفحه به دیگر ابعاد هستی مرتبط هستیم وقتی فکری به‌وجود می‌آید تنها در ذهن ما نمی‌ماند بلکه در سراسر هستی پخش می‌شود و روی همه‌چیز اثر می‌گذارد. مثلا من کسی را می‌شناختم که به واسطه حرف فالگیری فکر می‌کرد نباید ازدواج کند، به‌طور تصادفی در شب عروسی او چند اتفاق افتاد و بعد او مرتب با خود فکر می‌کرد حرف آن فالگیر درست بوده‌است. در واقع آن اتفاق‌ها به خاطر فکری است که مدام منتظر پیشامدهای بد است. متاسفانه آدم‌ها یاد گرفته‌اند به چیزهایی که دوست ندارند فکر می‌کنند و در نتیجه به هما‌ن‌ها می‌رسند، آن‌ها کمتر به آنچه دوست دارند فکر می‌کنند، آن‌ها بیشتر آنچه را نمی‌خواهند می‌گویند. یادتان نرود هر چه را در ذهن بپرورید در نهایت زندگی‌تان همان خواهد شد.

وقتی نمی‌توانید حقیقت را ببینید

حتی اگر فالگیرها حرف‌های خوب و انرژی‌دهنده‌ای به فرد بگویند، باز هم گوش کردن به حرف‌های آن‌ها ریسک بالایی دارد، چرا؟ چون ممکن است باعث شود که نتوانیم حقیقت را به‌طور کامل ببینیم، مثلا زوجی بودند که فالگیر به آن‌ها گفته بود خوشبخت خواهند شد و در نتیجه چشمان خود را بستند و در همان مرحله ازدواج تفاوت‌های‌شان را ندیدند و همین امر چند سال بعد برای‌شان مشکل ایجاد کرد.

برای فالگیر‌ها، فال‌گرفتن یک شغل و کاسبی است به همین دلیل آن‌ها هم مثل همه افراد کاسبی‌ دیگر سعی می‌کنند کار خود را بهبود دهند، در واقع آن‌ها روزبه‌روز بیشتر تلاش می‌کنند، ذهن افراد را در دست بگیرند. فال و فالگیری باید تنها در همان حد خنده و تفریح باقی بماند، نباید آن را بی‌جهت بزرگ کرد تا بتوان خلأ‌های زندگی را با آن پر کرد.



نظرات شما عزیزان:

ابوالفضل
ساعت21:09---22 دی 1391
اصلا جالب نبود.این چه وضع قالبه.اخه این مطلبه.عمرا بیام.(سازمان تضعیف روحیه)
کاشکی میتونستم چهرت رو ببینم موقع خوندن این.
داری میگی چه ققققققققققدر بینمک بود.
عیبی نداره .بینمک تر از این وب منه.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: